Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آنا»
2024-04-29@06:40:30 GMT

چرا «محسن شکاری» باید اعدام می‌شد؟

تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۷۲۰۰۳

چرا «محسن شکاری» باید اعدام می‌شد؟

گروه سیاست خبرگزاری آنا- راحله کاویار: پنج‌شنبه ۱۷ آذرماه بود که خبر اعدام محسن شکاری، یکی از اغتشاش‌گرانی که با "قمه‌کشی" به ایجاد رعب و وحشت بین مردم کرده بود، تیتر رسانه‌ها شد.

ماجرا ازاین قرار بود که محسن شکاری، فرزند مسعود، سوم مهرماه دستگیر و اولین جلسه دادگاه وی با حضور وکیل مدافع متهم، شکات و شاهدان ماجرا در مورخه ۱۰ آبان ماه برگزار شد چراکه او، روز سوم مهرماه در منطقه ستارخان تهران ضمن بستن خیابان، با در دست داشتن «قمه» و باهدف ایجاد رعب و وحشت، مردم را تهدید به هم‌صدایی و همراهی با خود نمود و در ادامه اقدامات مجرمانه خود، با حمله مسلحانه به یکی از نیرو‌های قانون، او را با وارد آوردن بی‌رحمانه ضربات قمه به‌شدت مجروح کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

متهم پس از وارد آوردن ضرباتی به نیروی حافظ امنیت و مجروح نمودن او، قصد فرار از مهلکه را داشت که درنهایت دستگیر و به دست قانون سپرده شد.

اما با اعدام این محارب مخل امنیت عمومی، صدای رسانه‌های بیگانه که حدود سه ماهی می‌شود بی‌وقفه و بی‌امان هجمه سنگین رسانه‌ای علیه ایران آغاز کرده‌اند و مدام مردم را تشویق و ترغیب به ریختن در خیابان و تخریب و آتش زدن اموال عمومی می‌کنند، بلند شد که چرا این فرد اعدام شده است و رفتار‌های او مصداق محارب نبوده است!

اگر بخواهیم به دور از هیاهوی بی‌بی‌سی و اینترنشنال و سایر رسانه‌های حامی اغتشاشگران و صرفاً از جنبه حقوقی این اعدام را بررسی کنیم، با موادی از قانون مدنی مواجه خواهیم شد که صحت حکم صادره برای وی را تائید می‌کند. به‌عنوان‌مثال در ماده ۲۷۹ قانون مجازات اسلامی آمده است:

«محاربه عبارت از کشیدن سلاح به‌قصد جان، مال یا ناموس مردم یا ارعاب آن‌ها است، به‌نحوی‌که موجب ناامنی در محیط گردد. هرگاه کسی باانگیزه شخصی به‌سوی یک یا چند شخص خاص سلاح بکشد و عمل او جنبه عمومی نداشته باشد و نیز کسی که به روی مردم سلاح بکشد، ولی در اثر ناتوانی موجب سلب امنیت نشود، محارب محسوب نمی‌شود.»

با توجه به فیلم‌های موجود از صحنه جرم و همچنین شهادت شهود، کاملاً مشخص است که شکاری در حین ارتکاب جرم، راه را بر خودرو‌های عبوری بسته و کل مسیر را مسدود کرده بود و این نشان می‌دهد که او در ارتکاب جرم خود ناتوان نبوده و بخش دوم این قانون مشمول او نمی‌شود.

همچنین در ماده ۲۸۱ قانون آمده است که راهزنان، سارقان و قاچاقچیانی که دست به سلاح ببرند و موجب سلب امنیت مردم و راه‌ها شوند محارب‌اند.

یا در ماده ۲۸۶ که فصل‌الخطابی بر اثبات محارب و مفسد فی‌الارض بودن متهم محسوب می‌گردد و دیگر جای هیچ شک و شبهه‌ای در این رابطه باقی نمی‌گذارد، آمده است:

«هرکس به‌طور گسترده، مرتکب جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد، جرائم علیه امنیت داخلی یا خارجی کشور، نشر اکاذیب، اخلال در نظام اقتصادی کشور، احراق و تخریب، پخش مواد سمی و میکروبی و خطرناک یا دایر کردن مراکز فساد و فحشا یا معاونت در آن‌ها گردد به‌گونه‌ای که موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور، ناامنی یا ورود خسارت عمده به تمامیت جسمانی افراد یا اموال عمومی و خصوصی، یا سبب اشاعه فساد یا فحشا در حد وسیع گردد مفسد فی‌الارض محسوب و به اعدام محکوم می‌گردد.»

غضنفرآبادی، رئیس کمیسیون قضایی مجلس و قاضی دیوان عالی کشور در همین رابطه می‌گوید: اقدام قوه قضاییه بر مبنای قانون است؛ طبق ماده ۲۷۹ قانون مجازات اسلامی کسی که با سلاح، مال، جان و ناموس مردم را تهدید یا به ارعاب بپردازد و ناامنی ایجاد کند محارب است و حکم اعدام دریافت می‌کند. محسن شکاری سلاح کشیده و پلیس را زخمی کرده و راه را بر مردم بسته؛ این شخص حکمش اعدام است و با قصاص تفاوت دارد. 

قوه قضائیه با اجرای این حکم، اولین گام را در اجرای عدالت در مورد کسانی که ماه‌ها است کشور را با بحران مواجه نموده و خسارات جبران‌ناپذیر بسیاری به مردم و کشور وارد نموده‌اند برداشت. بدون شک این روند باید ادامه پیدا کند وگرنه با جری شدن بیشتر اغتشاشگران، صدمات وارده به مردم طی روز‌های آینده پررنگ‌تر خواهد شد و داِد کسبه و عامه مردم به دلیل ناامنی‌های ایجاد شده و صدمات اقتصادی فراوان وارده به خانواده‌ها به اوج خود خواهد رسید و در آن صورت، دیگر با چند اغتشاشگر خودفروخته طرف نخواهیم بود و باید پاسخگوی مردم نجیبی که تاکنون سکوت کرده و با اعتماد به اقتدار مسئولین، خود برای جمع‌کردن این اغتشاشات وارد میدان نشده‌اند، باشیم و این دقیقاً همان چیزی است که از ابتدا اغتشاشگران به دنبال آن بوده و برای رودررو قرار دادن مردم مقابل مردم از هیچ تلاشی فروگذار نکرده‌اند.

اجرای عدالت در مورد مجرمین، تنها راه بازگشت آرامش به جامعه

اجرای عدالت، خواسته همیشگی قاطبه مردم بوده و یکی از مطالبات به‌حق آنان محسوب می‌شود و اگر هم بر حکمی اعتراض صورت می‌گیرد، به دلیل عدم اطلاع از چند وچون ماجرا و روند رسیدگی به جرم است و نه اجرای عدالت. بدون شک بنگاه‌های دروغ‌پراکنی بیگانه و آتش‌بیاران اغتشاشات که به دنبال منافع کشور‌های متبوع خود هستند راضی به خوابیدن اغتشاشات و برقراری امنیت در کشور نیستند و بدیهی است با دروغ‌پراکنی و جوسازی در پی روشن نگه‌داشتن اتفاقات اخیر خواهند بود. در اینجا است که قوه قضاییه باید با اطلاع‌رسانی دقیق و روشن و برطرف نمودن شبهات، جلوی موفقیت شایعات را گرفته و موضوع را برای مردم عادی تبیین نماید.

همچنین از قوه قضاییه انتظار می‌رود اجرای عدالت را صرفاً به اغتشاشگران خیابانی محدود نکرده و با سلبریتی‌ها و هنرپیشه‌ها و فوتبالیست‌هایی که آگاهانه یا ناآگاهانه در این آتش می‌دمند و با تحریک برخی جوانان و نوجوانان، دنبال منافع خود هستند نیز برخورد قاطع شود تا اجرای عدالت برای مردم ملموس‌تر شده و به عینه ببینند که هرکس در هر مقام و مرتبه‌ای که باشد در مقابل قانون یکسان است و تاوان کار خود را پس خواهد داد.

به گفته شورای عالی امنیت کشور، این اغتشاشات از آغاز تاکنون ۲۰۰ کشته برجای گذاشته است و قطعاً خون این ۲۰۰ نفر به گردن هنرپیشه‌ها و فوتبالیست‌ها و کسانی که آشوبگران را به مقابله با قانون تحریک می‌کردند نیز هست. چه‌بسا اگر از ابتدا با آنان برخورد جدی می‌شد، اصلاً کار به امروز نمی‌کشد و این فتنه در نطفه خفه می‌گردید.

اما به هر دلیل، نظام با اغتشاشگران راه مدارا را در پیش گرفت و اگر این شیوه جای خود را به برخورد قاطع توأم با عدالت ندهد، خون بی‌گناهان بیشتری بر زمین ریخته خواهد شد و خسارات وارده به کشور بیش‌ازپیش می‌گردد.

انتهای پیام/

منبع: آنا

کلیدواژه: محسن شکاری حکم اعدام اعدام محسن شکاری اغتشاشات 1401 اجرای عدالت محسن شکاری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۷۲۰۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بحث روز؛ VAR در فوتبال، قاضی عادل یا قاتل روح ورزش محبوب ما؟

در هفته‌ای که گذشت، VAR و تکنولوژی در فوتبال مثل همیشه خبرساز شد؛ نبود تکنولوژی، ابهام‌های شدیدی در ال‌کلاسیکو ایجاد کرد و از طرفی ناتینگهام فارست مدعی شد VAR حقش را پایمال کرده است؛ آیا وجود VAR به رشد فوتبال کمک می‌کند و یا صرفا یک فناوری دست‌وپاگیر و غیرضروری است؟ مطلب «بحث روز» در این خصوص را از دست ندهید...

اختصاصی طرفداری | هفت سال بعد از ورود کمک داور ویدیویی (Video Assistant Referee VAR) به فوتبال می‌گذرد. امروزه، چه خوب و چه بد، به طور کامل در تار و پود بازی در سراسر جهان بافته شده است.

قبل از سال ۲۰۱۷، فوتبال بسیار ساده‌تر به نظر می‌آمد. وقتی داور تصمیم خود را اعلام می‌کرد، حکم قطعی به‌حساب می‌آمد. هواداران می‌توانستند بدون ترس و وحشت VAR بعد از گل‌ها به جشن و پایکوبی بپردازند، بی‌آنکه دقایقی طولانی در انتظار تصمیم قطعی VAR باشند. در دوران قبل از VAR هواداران برای درک قانون آفساید نیازی به مدرک هندسه نداشتند و مجبور نبودند تقریباً در مورد هر تصمیمی که توسط داور گرفته می‌شد، بحث‌های پایان‌ناپذیری را تحمل کنند.

به ما قبولانده شد VAR برای جلوگیری از اشتباهاتی که مسیر تاریخ فوتبال را تغییر داده بود وارد شده است. فوتبال در طول ادوار نمونه‌های بی‌شماری از بی‌عدالتی را تجربه کرده است، شاید معروف‌ترین نمونه‌ها یکی از سه گل جف هرست در فینال جام‌جهانی ۶۶ و «دست خدا» دیگو مارادونا در جام جهانی ۱۹۸۶ بود. گرچه اینک با عمر کوتاه VAR ناعدالتی‌های بسیاری روی داده که طرفداران این سیستم را متحیر کرده است.

در هر زمینه‌ای، هرگونه تغییر همیشه موافقان و مخالفان خود را داشته است. بارها پیش‌ازاین بعد از ترجمه و چاپ مناظره‌ای در صدد بودیم در باره موضوعات داغ روز، نظرات فرد مخالف و موافقی را در برابر خواننده قرار دهیم. آنچه این روزها در مجلات و روزنامه‌ها و سایت‌ها مرسوم است.

و باتوجه‌به اشتباهات فاحش VAR یا عدم استفاده درست از آن در بسیاری از لیگ‌های معتبر، نظرات موافق و مخالفی را از آقایان حمید ش. و علیرضا نجاتی در این باره به مناظره گذاردیم.

مدت‌هاست دوستان را تشویق به انجام این کار می‌کنم تا خارج از تعصبات و احساساتی که ما به‌عنوان هوادار فوتبال، به تیم‌ها و بازیکنان خود داریم قادر باشیم به‌طوری منطقی در باره نظرات خود به جدل بپردازیم. باشد که این آخرین مناظره نباشد و تداوم خود را حفظ کند.

اگر اهل بحث و جدل هستید شاید در مناظره‌ای دیگر، نوبت شماست تا به‌عنوان مخالفت یا موافقت نظرات مستدل و منطقی خود را در باب مقوله موردنظرتان بیان کنید. مطمئن باشید با آغوش باز از آن استقبال خواهد شد.

امیرحسین صدر

حمید ش. : من مخالف VAR هستم

دلیل آن، رک‌وپوست‌کنده این است: ترجیح می‌دهم وقتی یک اشتباه داوری در بازی محبوبم رخ می‌دهد، ناشی از محدودیت‌های انسانی باشد تا محدودیت‌های تکنولوژی

 من ترجیح می‌دهم به‌جای اینکه دوربین‌ها و وسایل رادیویی و میکروفون داورها و... باعث تغییر در نتیجهٔ بازی شوند، کسی مثل توفیق بهراموف اشتباه کند، نامش بر سر زبان‌ها باقی بماند و هنوز پس از نیم قرن ژورنالیست‌ها به دنبال خانواده و فرزند و همسرش بگردند تا سر نخی از او بیابند و داستانی سرهم کنند و ما را سرگرم کند دلایل بیشتر را نیز شرح خواهم داد:

1- آن

VAR، با شعار و هدف حذف «خطای انسانی» وارد فوتبال شد. 

در فوتبال امروز، بازیکن‌ها تحت‌تأثیر هزاران داده فیزیولوژی، ذهنی، حسی و... آموزش‌دیده و ارتقا می‌یابند تا خطاهایشان در زمین به صفر برسد؛ پاس اشتباهی ندهند، شوت بی موردی نزنند و با ندانم‌کاری و اخراج، تیم را به دردسر نیندازند.

در چنین محیطی، داوران نیز به‌تنهایی از پس کار بر نمی‌آیند. انسان، قاضی، یا همان داور، محدودیت‌هایی دارد و فوتبال امروز، به دنبال برداشتن محدودیت‌هاست.

گردش مالی لیگ قهرمانان به‌قدری زیاد است که یک باخت به دلیل اشتباهات داوری، مثل شکست لیدز برابر بایرن مونیخ در بازی فینال 1975، صرفاً در اشک و آه و عصبانیت تماشاگران و تکرار جملات امیدبخش نسبت به آینده خلاصه نمی‌شود.

هر باخت منچستریونایتد در این دوران، شاخص‌های بورس در تالارها بزرگ جهانی را به رنگ قرمز در می‌آورد. بر اقتصاد خاور دور اثر می‌گذارد و سرمایه شرکت‌های آمریکایی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. حذف بارسلونا، باعث بیرون افتادن آنها از چرخه‌ی درآمدزایی خواهد شد و رفتن به سراغ تأسیس سوپرلیگ با صعود و ورود تضمین شده به آن و احتمالاً با قهرمان نشدن چلسی در دو دوره‌ی لیگ قهرمانان، ارتش پوتین تانک‌های کمتری برای حمله به اوکراین در اختیار داشت.

خب، من هم انتظار ندارم دنیا، فقط به‌خاطر نیم متر جاماندن جونیت چاکر و نداشتن زاویه دید مناسب کن فیکون شود. من و احتمالاً غالب مخالفان VAR، با اجرای عدالت در زمین، در حد اعلای آن هیچ مشکلی نداریم اما...

بیایید به ابتدای ماجرا بازگردیم؛ برپاشدن اتاق‌هایی کیلومترها آن‌طرف‌تر از استادیوم با ده‌ها تلویزیون و دستگاه و.... در واقع اولین مشکل من با VAR همین است. درست است که امروز، اعمال جراحی نیز از راه دور قابل‌انجام است؛ اما این فاصله، قدرت تصمیم‌گیری در لحظه را در بازی فوتبال کاهش می‌دهد.

بله، "آن". زمان حال. چیزی که فیلسوفان راجع به آن بحث کرده‌اند و ما فوتبالی‌ها، بی‌نیاز از مطالعه‌ی آنها، با چشم خود تجربه کرده‌ایم.

وقتی ضد حمله‌ای به راه میفتد، ضربان قلبمان بالا و بالاتر می‌رود. توپ با چند ضربه به محوطه‌ی جریمه می‌رسد و جریان غلیظ خون در رگ‌های ما... بامممم یک گل معرکه. دوربین در دست فیلم‌بردار بازی می‌لرزد، گزارشگر در پی یافتن بهترین کلمات مکث می‌کند، تماشاگران هرکدام حالی دارند. آغوش غریبه‌ها برای هم باز می‌شود اما... قطع، استپ. VAR بررسی می‌کند.

این جنس لذت خالص وصف‌نشدنی جای خود را باید به یک انتظار بدهد. به بلاتکلیفی. به صحنه‌های ملال‌آور بازیکنان ایستاده وسط زمین. دست بر کمر. داور جلوی مانیتور. تأیید یا رد گل، هیچ‌کدام قدرت آن لذت اولیه را ندارد.

خب این تازه اولین ایراد VAR است. کشتن، شور لحظه‌ای بازی، به قیمت اجرای عدالت...

2- صدای منو می‌شنوی؟

اجرای تمام‌وکمال عدالت، به هر روشی معقول است. لااقل با حساب‌های امروزی. اما مشکلات متمرکز نبودن VAR به این خلاصه نمی‌شود. ایراد بزرگ دیگر، ارتباط مسئولان اتاق و داور است. افتضاحی که در بازی این فصل لیورپول تاتنهام عیان شد. وقتی گل صحیح لوئیز دیاز به‌اشتباه آفساید گرفته شد و بعدتر در انتشار مکالمات رادیویی مشخص گردید علت، عجله و پریشانی درن انگلند در اتاق VAR بوده.

این خطایی است که تا اینجای فصل، بر قهرمان لیگ برتر تأثیر مستقیم داشته، همان‌طور که اشتباهات بازی فارست و اورتون، می‌تواند بر سرنوشت سقوط اثرگذار باشد.

3- چه چیز قربانی می‌شود؟

بار دیگر به سراغ بحث هزینه و فایده می‌رویم. فایده و مزیتی که همه‌ی ما دنبال آن هستیم، اجرای عدالت در زمین فوتبال است. به طور تمام‌وکمال.

در اینجا، VAR وارد می‌شود، به ماهیت بازی یورش می‌آورد، چیزهایی چون اهمیت لحظه و آن، و زمان بازی را می‌گیرد، اما هنوز هم اشتباهات رخ می‌دهد.

در نگاه سیستمی، ناگزیر به گذار از این برهه هستیم؛ باید زمان بگذرد تا معایب بروز یابد، کشف شود و با آزمون‌وخطا حل شود. اما من مخالف این نگاه هستم. زیرا برای من، فوتبال، عرصه‌ی اقتصاد و سیاست یا یک شرکت بزرگ تجاری نیست. برای من هر لحظه، در بازی اهمیت دارد. این که آنِ یک بازی، فصل، یک تورنمنت یا یک جام جهانی به خاطر آزمون‌وخطا برای بهبود سیستم VAR در آینده خراب شود، لحظات ناب، به‌خاطر بلاتکلیفی مقابل مانیتور هدر رود و داستان‌های این دوره‌ی فوتبال از بین رود، پذیرفتنی نیست.

4- آن مرد سیاهپوش

من ترجیح می‌دهم، داوران، هنوز هم مثل 22 بازیکن در زمین با ابزار انسانی خود به میدان بروند. هنوز هم می‌توانم اسامی داوران یورو 2000 را با لذت مرور کنم:

پیر لوییجی کولینا، مارکوس مرک، گراهام پل، آندریاس فریسک، اورس مه‌یر، کیم میلتون نیلسن، خوزه مدینا کانتالخو، هیو دالاس... داورانی که سبک و شخصیت خود را داشتند. در موردشان بحث می‌شد. برای من هنوز هم جک تیلور انگلیسی، در کنار کرویف و بکن باوئر از اضلاع جذابیت بی‌پایان جام جهانی 1974 است، حرکات ادگار کودسال داور سیاه‌پوش فینال جام جهانی 1990 بهترین پایان برای تیتراژ برنامه‌ی آن‌سوی نیمکت است، هوراسیو الیزوندروی آرژانتینی صاحب رکورد معرکه داوری افتتاحیه و اختتامیه در جام جهانی 2006 است، روشن ایرماتوف ازبک و تورو کامیکاوای ژاپنی را طلایه‌داران داوری آسیا می‌دانم و پیش از آنها، استاد فنایی را در کنار ساندرو پل در فینال جام جهانی 94.

این آخرین ضربه‌ی VAR به بازی است. تصمیمات درست و کاریزمای داور، عملاً از بین می‌رود و همه چیز به پای VAR نوشته می‌شود، اما اشتباهات، سهم داور است و به این دلیل نام داوران این دوران، فقط با اشتباهات آنها پیوند خورده، کویپرز، چاکر، لاهوز و....

سخن پایانی، در آینده، و با تکمیل سیستم‌ها و کاهش خطاها، احتمالاً کسی کاستی‌های VAR در این دوران را به یاد نخواهد آورد و مخالفان این روزگار VAR ، مخالفان تکنولوژی و پیشرفت و... خوانده خواهند شد.
 بدون آنکه لحظات نابود شده‌ی بازی، از داستان این هفته‌ی کاونتری تا اشتباهات مرگبار var در طول یک فصل به یاد آورده شود.

اهمیتی ندارد ما مخالفان VAR, چطور به یاد آورده شویم، آنچه برای ما مهم است، لذت و شور لحظه یک قدم جلوتر از هر چیز دیگری است... به قول سهراب:

کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
کار ما شاید این است
 که در افسون گل سرخ شناور باشیم
پشت دانایی اردو بزنیم
دست در جذبه یک برگ بشوییم و سر خوان برویم

علیرضا نجاتی: موافق استفاده از تکنولوژی در فوتبال هستم

تقابل سنت و مدرنیته همیشه یکی از چالش‌های اصلی بشر بوده و یکی از دغدغه‌هایش، مقاومت و ترس برابر تغییر است. تغییر کردن، تضمین نیست اما حداقل شانسی برای پیشرفت می‌دهد.

اگر تغییر اولیه قانون آفساید در اوایل قرن بیستم و امثال هربرت چپمن در دهه 20 و 30 نبودند تا آرایش و سیستم‌های فوتبال را متحول کنند، شاید سال‌های خیلی بیشتری طول می‌کشید تا فوتبال به چیزی که الان می‌شناسیم، تبدیل می‌شد. شاید برایتان جالب باشد بدانید در ابتدای پیدایش فوتبال، تیم‌ها با 7 یا 8 مهاجم در زمین بازی می‌کردند و چیزی به اسم سیستم‌های کنونی وجود نداشت. تغییر، ریسک و استفاده از ایده‌های نوین باعث شد فوتبال چیزی شود که امروز می‌بینیم. ماجرای VAR هم همین است؛ فوتبال نیز مثل انسان رو به تکامل حرکت می‌کند و استفاده از تکنولوژی‌ها بخش مهمی از مسیر تکامل است. 

تصمیم‌گیرندگان فوتبال، سال‌ها با بهانه‌هایی احساسات‌گرایانه مثل کشته‌ شدن روح فوتبال و ماشینی شدن این ورزش، با ورود فناوری‌های مختلف به فوتبال مخالفت کردند. اما حرکت به‌سوی مدرن شدن، مثل امواج خروشانی است که یک سد چوبی نمی‌تواند جلویش مقاومت کند و استفاده از ابزارهای نوین در هر رشته‌ و زمینه‌ای، به امری اجتناب‌ناپذیر تبدیل شده. 

شاید در آینده‌ای که خیلی هم دور نباشد، ممکن است شاهد حذف نیروی انسانی در عرصه داوری ورزش‌ها باشیم و به‌طور کلی، انواع هوش‌مصنوعی بتوانند با دقت کامل، تصمیم‌گیری‌ها را موبه‌مو طبق قانون انجام دهند اما فعلا به آن زمان نرسیده‌ایم. تا آن زمان، برطرف کردن هرچه بیشتر عیب‌ونقص ابزارها و فناوری‌ها در کنار استفاده از زبده‌ترین داوران می‌تواند اشتباهات فاحش و تعیین‌کننده را به حداقل برساند. 

همین ال‌کلاسیکوی اخیر را ببینید؛ اگر خاویر تباس تصمیم به ملغی کردن استفاده از تکنولوژی خط دروازه به بهانه گران‌قیمت بودنش را نمی‌گرفت، این‌همه جنجال بر سر توپی که مشخص نشد آندری لونین داخل یا بیرون دروازه گرفته، ایجاد نمی‌شد. تکنولوژی گل لاین می‌توانست صحنه را در کمتر از یک دقیقه بررسی کند و هیچ بهانه‌ای هم وجود نمی‌داشت.

VAR به داور اطلاع داد نمی‌توانیم گل را اعلام کنیم چون مدرک محکمی نداریم
اگر تکنولوژی خط دروازه وجود داشت، امکان قضاوت صحنه‌ای که انسان در انجامش عاجز بود وجود می‌داشت

گفتن مزایای VAR هم تکرار مکررات است اما به‌هرحال برای مستند بودن صحبت‌ها لازم است ذکر شود:

افزایش دقت داور در تصمیم‌گیری و اجرای عدالت: خیلی وقت‌ها داور پس از بازبینی صحنه متوجه اشتباهش شده و تصمیمش را به شکلی عادلانه عوض می‌کند. بسیاری از مواقع نیز VAR کمک می‌کند داور صحنه‌ای که از چشمش دور مانده را دوباره ببیند. همین موضوع، عدالت بیشتری را در ورزش محبوب ما جاری می‌کند. علاوه‌براین داور در صحنه‌هایی که مردد است، می‌تواند با داوران اتاق VAR مشورت کند تا تصمیم درست‌تری بگیرد. شفافیت: در گذشته، کلیشه اشتباهات داوری بخشی از بازی است چون داور هم انسان است و اشتباه می‌کند، وجود داشت و به دنبالش، بحث و جدل بخش جدانشدنی فوتبال بود. حالا تصمیم‌های درست VAR جایی برای اعتراض نمی‌گذارد چون هوادار، بازیکن و مربی، شفافیت را می‌بیند.  از بین بردن تفسیر شخصی داور: VAR کمک می‌کند تصمیمات داوری، یکپارچه‌تر شود و اعمال نفوذ داور براساس تفسیرش از هر صحنه، کاهش پیدا می‌کند. این یعنی تمام بازی‌ها می‌توانند با یک استاندارد داوری برگزار شوند.

ایراد دیگری که به VAR می‌گیرند، این است که معنای شادی پس از گل را از بین می‌برد و با باطل شدن گل بازیکنی که شادی کرده، ممکن است روحیه کل تیم ازهم‌پاشیده شود. اما آن سوی دیگر سکه را هم ببینید؛ تیمی که نمی‌خواهد گل بخورد، دروازه‌اش را باز شده می‌بیند اما با رد شدن گل از سوی VAR، آن تیم می‌تواند شادی‌ای همچون تیمی که گلِ قهرمانی زده را تجربه کند. علاوه‌براین همان انتظار در تصمیم نهایی داور، خودش سرشار از حس هیجان است؛ چه برای فوتبالیست و چه برای تماشاگر.

فارغ از خطاهای تکنولوژی که همه قابل رفع است، اصلی‌ترین چالش استفاده از VAR، صحنه‌های میلی‌متری آفساید یا عبور توپ از خط است. این‌جا تقابل دو تفکر روان‌شناختی مختلف را می‌بینیم؛ اجرای عدالت به هر قیمت و یا مصلحت‌اندیشی و دلسوزی که هر دو مزایا و معایبی دارند. مشخصا مربی و بازیکن به‌عنوان کسانی که مستقیما از فوتبال منتفع می‌شوند، عدالت را بر دلسوزی ترجیح می‌دهند چرا که متر و معیار عدالت مشخص است و دلسوزی چیزی است که تفسیر می‌شود. کدام مربی را دیده‌اید که علنا مخالف VAR باشد؟

حتما بازی یک‌چهارم نهایی رئال مادرید و یوونتوس در لیگ قهرمانان 18-2017 را به یاد دارید. جانلوئیجی بوفون، خشمگین از تصمیم مایکل اولیور انگلیسی در راستای گرفتن پنالتی برای رئال مادرید در دقیقه 4+90 جمله عجیبی مطرح کرد: «من نمی‌گویم آن صحنه پنالتی نبود، من می‌گویم در آن دقیقه نباید پنالتی گرفته می‌شد». اگر VAR در آن فصل لیگ قهرمانان وجود می‌داشت، مشخصا چنین جنجال‌ها و اظهارنظرهایی مطرح نمی‌شد. اگرچه خیلی‌ها زیبایی فوتبال را همان عصبانی شدنِ بوفون و صحنه‌های دراماتیک آن مسابقه می‌دانند.

اگر VAR وجود داشت، این جنجال‌ها به‌وجود می‌آمد؟

درست است که اجرای عدالت، خواستنی است اما نمی‌توان انکار کرد که خُشکی و ربات‌گونه شدن در اجرای عدالت وجود دارد. فوتبال با احساساتش زیبا است و اگر این احساسات نبود، فوتبال این‌قدر مهم نمی‌شد؛ اما در راستای پیشرفت هرچه بیشتر، باید به عدالت و شفافیت احترام گذاشت.

از دست ندهید ????????????????????????

درخواست دروسی: سردار را در رم حفظ کنید اختلاف علنی رئیس فدراسیون با مجری تلویزیون اعتراض هوادار بارسلونا: ژاوی، مرد سر حرفش می‌ماند! رد پای آرتتا؛ اورتون بعد از 14 سال لیورپول را در خانه شکست داد!

دیگر خبرها

  • اجرای عدالت در عرصه های مختلف لازمه حکومتی دینی است
  • در دادرسی کودکان به‌دنبال عدالت ترمیمی  هستیم
  • دستگاه‌های نظارتی مشکلات شرکت پیش فروش خودرو را هشدار می‌دادند
  • میزان بهره مندی از تسهیلات تبصره ۱۰۰ سه برابر شد
  • ویدیوی محسن افشانی برای توماج صالحی: اعدام خواهد شد!
  • دولت اجرای قانون مدیریت واحد شهری را تا تحقق کامل دنبال کند
  • مهم‌ترین مانع اجرای عدالت، دنیاطلبی و دنیاگرایی است
  • توجه به حفظ حرمت خانواده اولویت اصلی پلیس در طرح نور است
  • مقررات‌زدایی در نزدیکی کارآفرین‌ها / قانون هست اجرای خیر
  • بحث روز؛ VAR در فوتبال، قاضی عادل یا قاتل روح ورزش محبوب ما؟